جدول جو
جدول جو

معنی تنحنح کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تنحنح کردن(اِ تِ جُ تَ)
خفیدن. سرفه کردن. گلو روشن کردن: در رفت در سرای پرده بایستاد و تنحنح کرد. من آواز امیر شنیدم که گفتی چیست. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 479). رجوع به مادۀ قبل شود
لغت نامه دهخدا
تنحنح کردن
سرفه کردن
تصویری از تنحنح کردن
تصویر تنحنح کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(اَ ما شُ دَ)
پاک و پاکیزه کردن از زواید و عیوب و خالص کردن. (ناظم الاطباء). رجوع به تنقیح شود
لغت نامه دهخدا
(نَ فَ دَ)
اصلاح کردن و درست نمودن. (ناظم الاطباء). درست کردن، غلطگیری کردن. (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به تصحیح شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
اصلاح کردن و درست نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
درست کردن، ویراستن
فرهنگ واژه فارسی سره
ویراستاری کردن، ویرایش کردن، ادیت کردن، اصلاح کردن، حک واصلاح کردن، تنقیح کردن، منقح ساختن، غلطگیری کردن، خطایابی کردن، رفع اشکال کردن، بهسازی کردن، ارزش یابی شدن (اوراق امتحانی)
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
لتصحيحٍ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
Correct, Emend, Proofread
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
corriger, emender, relire
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
виправляти , виправляти , вичитувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
修正する , 校正する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
исправлять , исправлять , вычитывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
درست کرنا , تصحیح کرنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
সংশোধন করা , সংশোধন করা , সংশোধন করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
kusahihisha, kurekebisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
düzeltmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
수정하다 , 교정하다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
לתקן , לערוך
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
poprawiać, sprawdzać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
सुधारना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
memperbaiki, mengoreksi, memeriksa
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
แก้ไข , แก้ไข , แก้ไข
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
korrigieren, berichtigen, Korrektur lesen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
corregir, enmendar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
correggere, emendare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
corrigir, emendar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
改正 , 修正 , 校对
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تصحیح کردن
تصویر تصحیح کردن
corrigeren, proeflezen
دیکشنری فارسی به هلندی